.

.

دوست دارید بدانید که چرا نماد عاشقی قلبی هست که تیر وسطش خورده؟

ادامه مطلب رو بخوووووووووووون!
نماد عشق یک قلب است. اما نماد عاشقی قلبی هست که تیر 
  
وسطش خورده. کمتر کسی شاید راز این قلب تیر خورده را بداند. 
  
در باور یونانیان باستان هر پدیده ای یک خدایی داشت. همه  
 
خدایان هم یک خدا یا پادشاه بزرگ داشتند که اسمش زئوس بود. 
یک شب به مناسبتی زئوس همه خدایان را به جشنی در معبد کوه 
 المپ دعوت کرده بود. 

دیوانگی و جنون هم خدایی داشت بنام مانیا. مانیا چون  
 
خودش  خدای دیوانگی بود طبیعتا عقل درست و حسابی  
 
هم نداشت و بیش از حد شراب خورده بود. دیوانه باشی، 
 
 مست هم شده باشی. چه شود!

خدایان از هر دری سخنی می‌گفتند تا اینکه نوبت به  
 
آفریدیته رسید که خدای عشق بود. حرف‌های خدای عشق 
 
 به مذاق خدای جنون خوش نیامد و این دیوانه عالم ناگهان 
 
 تیری را در کمانش گذاشت و از آنسوی مجلس به سمت  
 
خدای عشق پرتاب کرد. تیر خدای جنون به چشم خدای  
 
عشق خورد و عشق را کور کرد. 
  
هیاهویی در مجلس در گرفت و خدایان خواستار مجازات خدای 
 
 جنون شدند. زئوس خدای خدایان مدتی اندیشه کرد و بعد به 
 
 عنوان مجازات این عمل، دستور داد که چون خدای دیوانگی 
 
 چشم خدای عشق را کور کرده است، پس خودش هم باید تا ابد 
 
 عصا کش خدای عشق شود. از آن زمان به بعد عشق هر کجا 
 
 می‌خواهد برود جنون دستش را می‌گیرد و راهنمایی‌اش می‌کند. 
 
به همین دلیل است که می‌گویند عشق کور است و عاشق دیوانه  
 
و مجنون می‌شود. پس تیر و قلب و نقش این دل تیر خورده ای 
 
 که می‌بینید ریشه در اسطوره های یونان باستان دارد. 
 
بعدها رومیان باستان آیین و اسطوره های یونانیان را پذیرفتند و 
 
تنها نام خدایانشان را عوض کردند. در افسانه‌های روم باستان  
 
زئوس را ژوپیتر، خدای جنون را ارا و خدای عشق را ونوس می‌نامیدند.
 
در نتیجه به باور آنها ارای دیوانه چشم ونوس زیبا را کور کرد. 
عشق واقعا جنون است اما اگر دو طرفه و واقعی باشد لذتی دارد  
که مپرس. ولی عشق یکطرفه انسان را پریشان و خوار و حقیر   می‌کند. 
 
 

 

نظرات 47 + ارسال نظر
آرمین پنج‌شنبه 7 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 03:23 ب.ظ http://ghorobesarnevesht.persianblog.ir

سلام عسل جان خوشحالم که اولین نظرو من میدم راستش من نمیدونستم که این واقعا منشا کجاست خوشحالم فهمیدم
سرم را روی شانه پنجره می گذارم و گریستن آسمان را می نگرم
برای پست جدیدم دعوتی به کلبم خوشحال می شم بیایی

علیرضا پنج‌شنبه 7 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 03:34 ب.ظ http://www.ip3.blogfa.com

دوست عزیز از شما درخواست دارم که از وبلاگ بنده دیدن کنید و نقص های آن را بیان کنید و مرا در هر چه بهتر شدن وبلاک -م یاری کنید

باتشکر

هانیه پنج‌شنبه 7 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 03:36 ب.ظ http://www.shobade.blogfa.com

سلام عزیزم.خوبی؟وبلاگ قشنگی داری.پیش منم بیاممنون

کامی پنج‌شنبه 7 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 03:39 ب.ظ http://tetea.blogfa.com/

آبجی گلم آپت خیلی جالب بود مرسی خبرم کردی

منصور پنج‌شنبه 7 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 04:02 ب.ظ http://zededokhtar.persianblog.ir/

من ولی شنیدم خدای عشق اله ایست به نام کئوپ که به صورت یک بچه است و هر کس رو که می خواد عاشق کسی کنه تیر عشق معشوق رو به قلب اون آدم می زنه و اون قلب تیر خورده تا ابد عاشق اون فرد میشه
همین عکسی که خودت زدی

روایت ها مختلف است برادر منصور
اینم هست اونم هست شاید اگه بگردیم بیشتر هم باشه

امیر پنج‌شنبه 7 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 04:58 ب.ظ http://www.ahusefi.blogsky.com

سلام آبجی چیطوری خوبی

من کی هستم که تو را قابل ندونم

مرسی که همیشه به فکرم بودی

ممنون

بازم بیا پیشم باشه

مطلب گیر نیوردم بخاطر همین نیومدم وبم

منتظرتم

پسرمیلالی پنج‌شنبه 7 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 05:09 ب.ظ http://www.millali2.blogfa.com

سلام دوست عزیز
به نکنه جالب و آموزنده ای اشاره نمودین
آری عشق و جنون مکمل همدیگرند.
با شعری از فروغ به روزم
یا حق

نیلوفر آبی پنج‌شنبه 7 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 05:22 ب.ظ http://www.butterfly-escape.persianblog.ir

مثل همیشه زیبا و دوست داشتنی.
بله از قدیم گفتن:
عشق یه سره/مایه ی دردسره!
سرافراز بمونی و ما رو فراموش نکنی

باران عشق پنج‌شنبه 7 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 05:36 ب.ظ http://www.baraneeshgh.blogsky.com

خیلی جالب بود ادم بعضی چیزی ها که دلیلش رو می فهمه براش قشنگ تر می شه :)

محمد پنج‌شنبه 7 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 05:47 ب.ظ http://migam.blogsky.com

سلام عسل خانم
واسم خیلی جالب بود , افسانه ی فوق العاده ای بود .
اگه بازم از اینا داشتی دریغ نکن و در اختیار ما هم بزار .

هانیه پنج‌شنبه 7 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 06:24 ب.ظ http://www.shobade.blogfa.com

سلام گلم.مرسی اومدی پیشم

آرمین پنج‌شنبه 7 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 06:25 ب.ظ http://ghorobesarnevesht.persianblog.ir

عزیز دلم ممنونم از اون همه محبتت
به خاطر عطر نان گرم وبرفی که آب میشود
پس به نام عشق هرگز نگو هرگز!

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 7 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 06:42 ب.ظ

سلام به روی ماهه خودم راستی اگه نمیخوای منو لینک کنی بگو تا منم دینامیت بزارم روی لینکت و بترکونمش ...

خوب یه اسمی یه آدرسی یه چیزی
رو هوا که نمیتونم لینک کنم

دی جی بهنام پنج‌شنبه 7 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 06:43 ب.ظ http://www.djbehnam.blogsky.com

من با تیری در قلب خورده
زندگی را در یکرنگی نعلین‌های پدر
عشق را در سجاده رنگین مادر
صمیمیت را در قهر و دعوای کودکان با هم
محبت را در صدای جاروی رفتگر/ عاطفه را در شست‌وشوی سنگ مزار آشنا
امید را پشت چهچه‌های گرم قناری درسلول سرد قفس
رفاقت را از سایه گل سرخ به روی خار
انگیزه را در دستان پر از نان سنگک می‌بینم
دنیای من به بزرگی هیبت کرم شب تاب است
و زندگی‌ام داستان کهن شمع و خودسوزی پروانه...
مطالب جالبی نوشته بودی به قول برو بچ حال در وکردیم
من و یاد فیلم رومیو ژولیت انداختی

علی اصغر مکاری پنج‌شنبه 7 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 07:09 ب.ظ http://ghorbatetaraneh.persianblog.ir

ممنونم که خبر کردی دوست خوبم
فوق العاده زیباست. من که به عنوان یک شاعر همیشه دنبال عشق میرم از این مطلب خیلی لذت بردم. ازت ممنونم

امین پنج‌شنبه 7 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 07:11 ب.ظ http://amin10uri.blogsky.com/1388/11/08/post-117/

سلام.خیلی جالب بود .البته من هم تو وبلاگم یه مطلب گذاشته بودم به نام عشق و دیوانگی که این داستان رو یه جور دیگه تعریف می کنه لینکشو واست میذارم

http://amin10uri.blogsky.com/1388/11/08/post-117/

امین پنج‌شنبه 7 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 07:16 ب.ظ

یه چیزی یادم رفت بگم من که خودم فکر میکنم که این قلب قلبه یه آهوی خوشگله که یه شکارچی بی رحم با تفنگش زذه این آهوی خوشگلو این جوری زخمی و خونی کرده
منتظرتم...

ستاره پنج‌شنبه 7 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 08:30 ب.ظ http://www.setare16.blogfa.com

آره بابا
خودم اینو می دونستم
چون من تو اون جلسه هه بودم
اتفاقا وقتی تیرو زدم اونجا بودم
خدای عشق دو تا صندلی اونور تر نشسته بود که بیچاره کور شد
اگه خواستی بیا پیشم از جزییاتش برات تعریف کنم
مگه یادت رفته من خدای لولو هام؟!!!!!!!!
خوب ۱۰۰٪ منم اونجا بودم

آره راستی یادم نبود لولوی اعظم!
احترام
احترام
اووووووووووووووس

نیلوفر آبی پنج‌شنبه 7 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 08:59 ب.ظ http://www.butterfly-escape.persianblog.ir

زیبایی از خودته.
آره از خودم بود گوگولی
و در مورد لینک. بله که اجازه هه. نیکی و پرسش؟؟؟
میتونی با پروانه بلینکی یا هرچی به نظرت بهتر اومد.
بای بای گوگولی.

امیر پنج‌شنبه 7 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:19 ب.ظ http://ahusefi.blogsky.com

سلام چیطوری آبجی من خوبی

مرسی که دوباره اومدی

قطعا بدون که موتورولا بهتره

بیا بازم پست جدید گذاشتم

و تا چند روز دیگه یه نقد و بررسی حرفه ای از Droid x را توی وبم می زارم

ممنون می شم دوباره بهم بسری یعنی سر بزنی

منتظرتم

دی جی بهنام پنج‌شنبه 7 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:39 ب.ظ http://www.djbehnam.blogsky.com

اول مرغ به وجود آمد یا تخم مرغ؟
جواب:پیش ما بیاwww.djbehnam.blogsky.com

[ بدون نام ] جمعه 8 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:15 ق.ظ http://tanhatarin13.persianblog.ir/

گلدان های مرا نادیده مگیر .
ماهیهای تنگ نوروز را بخاطر بیاور.
باغچه کوچک قلبم را فراموش مکن .
دستهایم خالی است
چیزی برای توندارم
اگر بپذیری کلماتم را در مسیر قدمهایت قربانی میکنم
اگر لایق بدانی دلم را در گلبرگهایم می پیچم و به تو هدیه می کنم ....

سلام خوبید دوست عزیز خوب زیبا نوشتین
به کلبه من هم سری بزنی خوشحال میشم

مازیار جمعه 8 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:18 ق.ظ http://sarayebishehsar.blogsky.com

سلام
شبت بخیر
چطوری عسل جان
کفم برید
حال کردم
ازت ممنونم
مطلبتم توپ توپ بودا
همین اسمی که لینکم کردی عالیه
مرسی
راستی ادرس ایمیلمم گذاشتم
خوشحال میشم ادرس ایمیل تورو تو ادرس بوکم داشته باشم
شاد باشی

مهرداد جمعه 8 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:40 ق.ظ http://manam-minevisam.blogsky.com

این یونانیا هم چه چیزایی دارنا!!!!
واسه هرچیز یه خدا دارن!!!!

علی اصغر مکاری جمعه 8 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 08:07 ق.ظ http://ghorbatetaraneh.persianblog.ir

عسل عزیز
یکی از اونایی که نظرشون برام مهمه تویی. بهم سر بزن.لطفا

محمد جان! جمعه 8 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:58 ق.ظ http://ehsasat.blogfa.com/

سلام عسل جان
خیلی قشنگ بود عزیزم
به منم حتما یه بار سر بزن
http://ehsasat.blogfa.com/

الهه جمعه 8 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:42 ب.ظ http://www.elaheh.blogsky.com

عسل جان سلام .
مرسی که به وبم اومدی.
مطلبت زیبا و جالب بود عزیزم. مرسی

ارمین جمعه 8 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 05:38 ب.ظ http://ghorobesarnevesht.persianblog.ir

در بیکرانه ی هستی دو چیز است که افسونم میکند...

آبی آسمان که میبینم و میدانم که نیست

و خدایی که نمیبینم و میدانم که هست....!
اگی لایق دونستی منم یه کلبه دارم که همیشه چشم انتظار مهمونه

* (¯`·.غریبه .·´¯) * جمعه 8 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:08 ب.ظ http://www.a3moun.blogfa.com

سلام دوست جدید!

مطلب قشنگی بود...و البته آموزنده

مرسی

خوشال شدم فریاد سکوت رو دیدم

* (¯`·.غریبه .·´¯) * شنبه 9 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:19 ق.ظ http://www.a3moun.blogfa.com


اختیار دارین...خوشال میشم

علی اصغر مکاری شنبه 9 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 07:48 ق.ظ http://ghorbatetaraneh.persianblog.ir

عسل جان ممنونم از مهربونیات. همیشه مهربون بمون.

مذاب ها شنبه 9 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:02 ق.ظ http://mozabha.blogsky.com

سلام عسل خانم ممنونم که به مذاب ها سر زدی شرح حال جالبی بود تاکنون نمیدانستم ! بازهم افتخار حضور در مذاب ها را نصیب من کن ... به امید دیدارت.

یاشار شنبه 9 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:25 ق.ظ http://nei-nameh.blogfa.com

سلام عسل جون

مرسی که اومدی.

من حال درستی ندارم.

سهبا شنبه 9 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:25 ق.ظ http://sayehsarezendegi.blogsky.com/

مرسی بابت این اطلاعات ارزنده دوست من !

[ بدون نام ] شنبه 9 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:49 ق.ظ

سلام دختر بندر ... !!! منو با اسم یادداشت های سیاه لینک کن ... مرسی

حسین یکشنبه 10 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:32 ق.ظ http://hosseinmesghali.blogsky.com/

سلام
وب جالب و سرگرم کننده ای داری
بهت تبریک می گم
با اجازه می خوام لینکت کنم
به من هم سر بزن
بای

[ بدون نام ] یکشنبه 10 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 03:04 ق.ظ

سلام
آبجیه من چطوره خوبی
شب تنهایی داشتم به وب دوستام سر میزدم که وبتو باز کردم دلم نیومد برات کامنت نزارم
راستی داداشتو فراموش کردیا
وقت کردی بهم سر بزن خوشحال میشم

نازنین یکشنبه 10 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:46 ق.ظ http://www.anti-boy-ghavi.blogsky.com

سلام عسل جوووووونم
آخه این همه مطلبای قشنگ رو از کجا میاری!!!!
قربونت برم خیلی قشنگ بود

یاشار یکشنبه 10 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:29 ق.ظ http://nei-nameh.blogfa.com

دلم خیلی واسش تنگ شده
، پروانه وار ، دلم برای لبخندزدنش
، شوخی کردنش ، محبت کردنش،مناجاتش
، بوی خوشش
و دستهای گرمش
و ..........................
دلم عجیب !!!!!!!!!!!!!!!!!!واسش تنگ شده خیلی ،
کاش می تونستید بفهمید
چقدر دلم واسش تنگ شده ،
کاش !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
وقتی که به یادش می افتم
دوست دارم برم توی اتاقم قرآن بخوانم‘،
و یه موزیک بزارم و شمع روشن کنم و
ضجه بزنم .
حامدم مثل شمع شده و منم پروانه اش ،
و آتش یادش پرهای خسته ی من ر و می گیرد
و می سوزاند.
آتش آن نیست که از شعله ی آن خندد شمع
آتش آن است که در خرمن پروانه زدند

آرمین یکشنبه 10 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:44 ب.ظ http://ghorobesarnevesht.persianblog.ir

زندگی آن قدر ارزش دارد که به خاطر آن از همه هستی خود مایه بگذاریم تا قصری با شکوه از مهربانی محبت عشق و دوستی بسازیم و زندگی آن قدر بی ارزش است که نباید به خاطر آن دلی را بیازاریم و برای رسیدن به قله های فانی دنیا دست به هر کاری بزنیم. تا وقتی سرت را بالا می گیری که آسمان را نگاه کنی شب نگاهت را به جای دیدن ماه به سمت ستاره ها می کشاند آن هم هزاران هزار ستاره. کدامین ستاره به تو چشمک می زند؟ستاره کم نور یا ستاره ای پر فروغ یا شاید هم تا ابد در انتظار ستاره ات بمانی؟ دنبال ستاره ای باش که چشمکش تنها برای توست و تنها برای تو نور می تاباند. از چشمک های ممتد و پیاپی ستاره های پر نور و بزرگ بپر هیز آن ستاره به همه می نگرد و همه به آن می نگرند...

دختری از جنس بلور یکشنبه 10 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 04:02 ب.ظ http://razeshab.persianblog.ir/

ممنون که گفتی خوب شد که فهمیدم آپم بهم سر بزن تا دوست بشیم خوشحال می‌شم.


علی اصغر مکاری یکشنبه 10 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:28 ب.ظ http:///ghorbatetaraneh.persianblog.ir

عسل جان دوست خوبم
با یه ترانه ی جدید منتظر قدم رنجه ی شمام. یادت باشه که نظر تو برای من مهمه

حسین یکشنبه 10 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:46 ب.ظ http://www.blacknotes.net

سلام عسل جون

مرسی از نظر خوبت جوابتو دادم عجب جواب دندانشکنی ! برو تو وبلاگم بخون ... راستی تو چرا آپدیت نمیکنی ؟ دو روز بهت سر نزدمااااا ؟؟؟


آبروی هیات رو بردی آپدیت کن دیگه ... دیگه از من که مزخرفنویستر نیستی که !!!

پریا دوشنبه 11 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:00 ب.ظ http://eshghban.blogfa.com/

سلام دوست عزیز
مطلبات عالین موفق باشی
دوست داشتی به منم سر بزن خوشحال میشم

حسین دوشنبه 11 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:55 ب.ظ http://www.blacknotes.net

سلام

خداییش اگه آپدیت نکنی میرم خودمو حلق آویز میکنم

[ بدون نام ] دوشنبه 11 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:58 ب.ظ http://www.blacknotes.net

راستی یادم رفت راجع به این شعر مزخرفت نظر بدم ...


درکل شعر چرتی بود یه بار دیگه هم از مردا بد بگی یه پست دندانشکن توی وبلاگم برات مینویسم ... خوددانی

نازنین سه‌شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:30 ب.ظ http://www.anti-boy-ghavi.blogsky.com

عسل جون اصلا به چرند و پرند بعضی ها گوش نده به کارت ادامه بده وبلاگ واقعا جالبی داری مطمئن باش خیلی موفق هستی و موفق ترم میشی
از داشتن دوستی مثل تو خیلی خوشحالم

مرسی نازنین جونم
با انتقاد مشکلی ندارم به شرطی که پیشنهاد همراهش باشه وگرنه همه بلدن انتقاد کنن
فدات بشم مرسی که اومدی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد