دیوانگی و جنون هم خدایی داشت بنام مانیا. مانیا چون
خودش خدای دیوانگی بود طبیعتا عقل درست و حسابی
هم نداشت و بیش از حد شراب خورده بود. دیوانه باشی،
مست هم شده باشی. چه شود!
خدایان از هر دری سخنی میگفتند تا اینکه نوبت به
آفریدیته رسید که خدای عشق بود. حرفهای خدای عشق
به مذاق خدای جنون خوش نیامد و این دیوانه عالم ناگهان
تیری را در کمانش گذاشت و از آنسوی مجلس به سمت
خدای عشق پرتاب کرد. تیر خدای جنون به چشم خدای
عشق خورد و عشق را کور کرد.
هیاهویی در مجلس در گرفت و خدایان خواستار مجازات خدای
جنون شدند. زئوس خدای خدایان مدتی اندیشه کرد و بعد به
عنوان مجازات این عمل، دستور داد که چون خدای دیوانگی
چشم خدای عشق را کور کرده است، پس خودش هم باید تا ابد
عصا کش خدای عشق شود. از آن زمان به بعد عشق هر کجا
میخواهد برود جنون دستش را میگیرد و راهنماییاش میکند.
به همین دلیل است که میگویند عشق کور است و عاشق دیوانه
و مجنون میشود. پس تیر و قلب و نقش این دل تیر خورده ای
که میبینید ریشه در اسطوره های یونان باستان دارد.
بعدها رومیان باستان آیین و اسطوره های یونانیان را پذیرفتند و
تنها نام خدایانشان را عوض کردند. در افسانههای روم باستان
زئوس را ژوپیتر، خدای جنون را ارا و خدای عشق را ونوس مینامیدند.
در نتیجه به باور آنها ارای دیوانه چشم ونوس زیبا را کور کرد.
عشق واقعا جنون است اما اگر دو طرفه و واقعی باشد لذتی دارد
که مپرس. ولی عشق یکطرفه انسان را پریشان و خوار و حقیر میکند.

سلام عسل جان خوشحالم که اولین نظرو من میدم راستش من نمیدونستم که این واقعا منشا کجاست خوشحالم فهمیدم
سرم را روی شانه پنجره می گذارم و گریستن آسمان را می نگرم
برای پست جدیدم دعوتی به کلبم خوشحال می شم بیایی
دوست عزیز از شما درخواست دارم که از وبلاگ بنده دیدن کنید و نقص های آن را بیان کنید و مرا در هر چه بهتر شدن وبلاک -م یاری کنید
باتشکر
سلام عزیزم.خوبی؟وبلاگ قشنگی داری.پیش منم بیاممنون
آبجی گلم آپت خیلی جالب بود مرسی خبرم کردی
من ولی شنیدم خدای عشق اله ایست به نام کئوپ که به صورت یک بچه است و هر کس رو که می خواد عاشق کسی کنه تیر عشق معشوق رو به قلب اون آدم می زنه و اون قلب تیر خورده تا ابد عاشق اون فرد میشه
همین عکسی که خودت زدی
روایت ها مختلف است برادر منصور
اینم هست اونم هست شاید اگه بگردیم بیشتر هم باشه
سلام آبجی چیطوری خوبی
من کی هستم که تو را قابل ندونم
مرسی که همیشه به فکرم بودی
ممنون
بازم بیا پیشم باشه
مطلب گیر نیوردم بخاطر همین نیومدم وبم
منتظرتم
سلام دوست عزیز
به نکنه جالب و آموزنده ای اشاره نمودین
آری عشق و جنون مکمل همدیگرند.
با شعری از فروغ به روزم
یا حق
مثل همیشه زیبا و دوست داشتنی.
بله از قدیم گفتن:
عشق یه سره/مایه ی دردسره!
سرافراز بمونی و ما رو فراموش نکنی
خیلی جالب بود ادم بعضی چیزی ها که دلیلش رو می فهمه براش قشنگ تر می شه :)
سلام عسل خانم
واسم خیلی جالب بود , افسانه ی فوق العاده ای بود .
اگه بازم از اینا داشتی دریغ نکن و در اختیار ما هم بزار .
سلام گلم.مرسی اومدی پیشم
عزیز دلم ممنونم از اون همه محبتت
به خاطر عطر نان گرم وبرفی که آب میشود
پس به نام عشق هرگز نگو هرگز!
سلام به روی ماهه خودم راستی اگه نمیخوای منو لینک کنی بگو تا منم دینامیت بزارم روی لینکت و بترکونمش ...
خوب یه اسمی یه آدرسی یه چیزی
رو هوا که نمیتونم لینک کنم
من با تیری در قلب خورده
مطالب جالبی نوشته بودی به قول برو بچ حال در وکردیم
زندگی را در یکرنگی نعلینهای پدر
عشق را در سجاده رنگین مادر
صمیمیت را در قهر و دعوای کودکان با هم
محبت را در صدای جاروی رفتگر/ عاطفه را در شستوشوی سنگ مزار آشنا
امید را پشت چهچههای گرم قناری درسلول سرد قفس
رفاقت را از سایه گل سرخ به روی خار
انگیزه را در دستان پر از نان سنگک میبینم
دنیای من به بزرگی هیبت کرم شب تاب است
و زندگیام داستان کهن شمع و خودسوزی پروانه...
من و یاد فیلم رومیو ژولیت انداختی
ممنونم که خبر کردی دوست خوبم
فوق العاده زیباست. من که به عنوان یک شاعر همیشه دنبال عشق میرم از این مطلب خیلی لذت بردم. ازت ممنونم
سلام.خیلی جالب بود .البته من هم تو وبلاگم یه مطلب گذاشته بودم به نام عشق و دیوانگی که این داستان رو یه جور دیگه تعریف می کنه لینکشو واست میذارم
http://amin10uri.blogsky.com/1388/11/08/post-117/
یه چیزی یادم رفت بگم من که خودم فکر میکنم که این قلب قلبه یه آهوی خوشگله
که یه شکارچی بی رحم
با تفنگش زذه این آهوی خوشگلو این جوری زخمی و خونی کرده
منتظرتم...
آره بابا
خودم اینو می دونستم
چون من تو اون جلسه هه بودم
اتفاقا وقتی تیرو زدم اونجا بودم
خدای عشق دو تا صندلی اونور تر نشسته بود که بیچاره کور شد
اگه خواستی بیا پیشم از جزییاتش برات تعریف کنم
مگه یادت رفته من خدای لولو هام؟!!!!!!!!
خوب ۱۰۰٪ منم اونجا بودم
آره راستی یادم نبود لولوی اعظم!
احترام
احترام
اووووووووووووووس
زیبایی از خودته.

آره از خودم بود گوگولی
و در مورد لینک. بله که اجازه هه. نیکی و پرسش؟؟؟
میتونی با پروانه بلینکی یا هرچی به نظرت بهتر اومد.
بای بای گوگولی.
سلام چیطوری آبجی من خوبی
مرسی که دوباره اومدی
قطعا بدون که موتورولا بهتره
بیا بازم پست جدید گذاشتم
و تا چند روز دیگه یه نقد و بررسی حرفه ای از Droid x را توی وبم می زارم
ممنون می شم دوباره بهم بسری یعنی سر بزنی
منتظرتم
اول مرغ به وجود آمد یا تخم مرغ؟
جواب:پیش ما بیاwww.djbehnam.blogsky.com
گلدان های مرا نادیده مگیر .
ماهیهای تنگ نوروز را بخاطر بیاور.
باغچه کوچک قلبم را فراموش مکن .
دستهایم خالی است
چیزی برای توندارم
اگر بپذیری کلماتم را در مسیر قدمهایت قربانی میکنم
اگر لایق بدانی دلم را در گلبرگهایم می پیچم و به تو هدیه می کنم ....
سلام خوبید دوست عزیز خوب زیبا نوشتین
به کلبه من هم سری بزنی خوشحال میشم
سلام
شبت بخیر
چطوری عسل جان
کفم برید
حال کردم
ازت ممنونم
مطلبتم توپ توپ بودا
همین اسمی که لینکم کردی عالیه
مرسی
راستی ادرس ایمیلمم گذاشتم
خوشحال میشم ادرس ایمیل تورو تو ادرس بوکم داشته باشم
شاد باشی
این یونانیا هم چه چیزایی دارنا!!!!
واسه هرچیز یه خدا دارن!!!!
عسل عزیز
یکی از اونایی که نظرشون برام مهمه تویی. بهم سر بزن.لطفا
سلام عسل جان
خیلی قشنگ بود عزیزم
به منم حتما یه بار سر بزن
http://ehsasat.blogfa.com/
عسل جان سلام .
مرسی که به وبم اومدی.
مطلبت زیبا و جالب بود عزیزم. مرسی
در بیکرانه ی هستی دو چیز است که افسونم میکند...
آبی آسمان که میبینم و میدانم که نیست
و خدایی که نمیبینم و میدانم که هست....!
اگی لایق دونستی منم یه کلبه دارم که همیشه چشم انتظار مهمونه
سلام دوست جدید!
مطلب قشنگی بود...و البته آموزنده
مرسی
خوشال شدم فریاد سکوت رو دیدم
اختیار دارین...خوشال میشم
عسل جان ممنونم از مهربونیات. همیشه مهربون بمون.
سلام عسل خانم ممنونم که به مذاب ها سر زدی شرح حال جالبی بود تاکنون نمیدانستم ! بازهم افتخار حضور در مذاب ها را نصیب من کن ... به امید دیدارت.
سلام عسل جون
مرسی که اومدی.
من حال درستی ندارم.
مرسی بابت این اطلاعات ارزنده دوست من !
سلام دختر بندر ... !!!
منو با اسم یادداشت های سیاه لینک کن ... مرسی
سلام
وب جالب و سرگرم کننده ای داری
بهت تبریک می گم
با اجازه می خوام لینکت کنم
به من هم سر بزن
بای
سلام
آبجیه من چطوره خوبی
شب تنهایی داشتم به وب دوستام سر میزدم که وبتو باز کردم دلم نیومد برات کامنت نزارم
راستی داداشتو فراموش کردیا
وقت کردی بهم سر بزن خوشحال میشم
سلام عسل جوووووونم
آخه این همه مطلبای قشنگ رو از کجا میاری!!!!
قربونت برم خیلی قشنگ بود
دلم خیلی واسش تنگ شده
، پروانه وار ، دلم برای لبخندزدنش
، شوخی کردنش ، محبت کردنش،مناجاتش
، بوی خوشش
و دستهای گرمش
و ..........................
دلم عجیب !!!!!!!!!!!!!!!!!!واسش تنگ شده خیلی ،
کاش می تونستید بفهمید
چقدر دلم واسش تنگ شده ،
کاش !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
وقتی که به یادش می افتم
دوست دارم برم توی اتاقم قرآن بخوانم‘،
و یه موزیک بزارم و شمع روشن کنم و
ضجه بزنم .
حامدم مثل شمع شده و منم پروانه اش ،
و آتش یادش پرهای خسته ی من ر و می گیرد
و می سوزاند.
آتش آن نیست که از شعله ی آن خندد شمع
آتش آن است که در خرمن پروانه زدند
زندگی آن قدر ارزش دارد که به خاطر آن از همه هستی خود مایه بگذاریم تا قصری با شکوه از مهربانی محبت عشق و دوستی بسازیم و زندگی آن قدر بی ارزش است که نباید به خاطر آن دلی را بیازاریم و برای رسیدن به قله های فانی دنیا دست به هر کاری بزنیم. تا وقتی سرت را بالا می گیری که آسمان را نگاه کنی شب نگاهت را به جای دیدن ماه به سمت ستاره ها می کشاند آن هم هزاران هزار ستاره. کدامین ستاره به تو چشمک می زند؟ستاره کم نور یا ستاره ای پر فروغ یا شاید هم تا ابد در انتظار ستاره ات بمانی؟ دنبال ستاره ای باش که چشمکش تنها برای توست و تنها برای تو نور می تاباند. از چشمک های ممتد و پیاپی ستاره های پر نور و بزرگ بپر هیز آن ستاره به همه می نگرد و همه به آن می نگرند...
ممنون که گفتی خوب شد که فهمیدم آپم بهم سر بزن تا دوست بشیم خوشحال میشم.
عسل جان دوست خوبم
با یه ترانه ی جدید منتظر قدم رنجه ی شمام. یادت باشه که نظر تو برای من مهمه
سلام عسل جون
برو تو وبلاگم بخون ... راستی تو چرا آپدیت نمیکنی ؟ دو روز بهت سر نزدمااااا ؟؟؟
مرسی از نظر خوبت جوابتو دادم عجب جواب دندانشکنی !
آبروی هیات رو بردی آپدیت کن دیگه ... دیگه از من که مزخرفنویستر نیستی که !!!
سلام دوست عزیز
مطلبات عالین موفق باشی
دوست داشتی به منم سر بزن خوشحال میشم
سلام
خداییش اگه آپدیت نکنی میرم خودمو حلق آویز میکنم
راستی یادم رفت راجع به این شعر مزخرفت نظر بدم ...
درکل شعر چرتی بود یه بار دیگه هم از مردا بد بگی یه پست دندانشکن توی وبلاگم برات مینویسم ... خوددانی
عسل جون اصلا به چرند و پرند بعضی ها گوش نده به کارت ادامه بده وبلاگ واقعا جالبی داری مطمئن باش خیلی موفق هستی و موفق ترم میشی
از داشتن دوستی مثل تو خیلی خوشحالم
مرسی نازنین جونم
با انتقاد مشکلی ندارم به شرطی که پیشنهاد همراهش باشه وگرنه همه بلدن انتقاد کنن
فدات بشم مرسی که اومدی